کار عمیق

کتاب «کار عمیق» بیشتر شبیه یه جمعبندی از توصیه های شناخته شده برای افزایش بهرهوری هست. نیوپورت مدام تکرار میکنه که تمرکزِ بدون حواسپرتی باعث موفقیت میشه، ولی حرف جدیدی به مخاطب اضافه نمی کنه. مثالهای کتاب بیشتر حول زندگی آکادمیک یا افراد خاصی مثل برنامه نویسها می چرخه و برای خیلی از آدمهای عادی که مجبورن تو شغلشون همزمان به ده تا کار رسیدگی کنن، کاربردی نیست. توصیه هاش مثل «اینترنت رو قطع کن» یا «3 ساعت کار عمیق داشته باش» تو دنیای واقعی، به خصوص برای کسایی که تو محیط های شلوغ کار میکنن، بیشتر شبیه آرزوی دستنیافتنیه. ضمن اینکه کتاب یه جورایی به خواننده احساس گناه میده اگه نتونه تو این قالب جا بشه!


نکات مهم کتاب (از نگاه واقعبینانه):

  • تمرکز روی تمرکز: اهمیت کار بدون حواسپرتی رو پررنگ میکنه، اما راهکارهای عملی کمی ارائه میده.
  • تقسیم کار به عمیق و سطحی: این دسته بندی شاید تو تئوری جالب باشه، ولی تو عمل تشخیص مرز بین این دو براش سخته.
  • وابستگی به مثالهای محدود: موفقیت های مطرح شده بیشتر از زندگی افراد خاصی مثل استیو جابز یا دانشمندان برداشته شده و برای همه الهامبخش نیست.
  • نادیده گرفتن نقش شانس و شرایط: نیوپورت کمبود تمرکز رو تقصیر خود فرد میدونه، درحالیکه عوامل بیرونی (مثل فشار کاری یا مسئولیت های خانوادگی) رو نادیده میگیره.
  • تکرارِ مفاهیم: خیلی از ایدهها توی کتابهای دیگهی توسعه فردی هم وجود دارن و چیز خاصی برای اضافه کردن نداره.

ارزش خوندن داره ؟

به نظرم برای یک بار آره، ولی خیلی قرار نیست تهش کیف کنید.